مقدمه
در طراحی تجربه کاربری، «دقت بدون همدلی» یکی از چالشهای مهمی است که بسیاری از سازمانها با آن مواجهاند. Adrian Reed در مقالهای با همین عنوان، به بررسی شکاف میان دقت فنی و وضوح انسانی در طراحی خدمات و فرآیندهای سازمانی میپردازد. او معتقد است که بسیاری از تجربههای مشتریان با زبانهایی طراحی شدهاند که هیچ ارتباطی با درک واقعی کاربران ندارند. این مقاله ترجمهای است از نسخه اصلی منتشرشده توسط دیجیراتی
تجربه واقعی مشتری و تأثیر زبان فنی
در طراحی تجربه کاربری، استفاده از اصطلاحات تخصصی مانند «MSISDN» بهجای «شماره تلفن» میتواند باعث سردرگمی کاربران شود. Reed با مثالهایی از شرکتهای بزرگ نشان میدهد که این نوع دقت فنی، بدون در نظر گرفتن دانش عمومی کاربران، منجر به افزایش تماسهای پشتیبانی و نارضایتی میشود. این موضوع نشان میدهد که طراحی تجربه کاربری باید بر پایه وضوح و همدلی باشد.
دقت فنی در مقابل وضوح انسانی
Reed تأکید میکند که دقت در زبان زمانی مؤثر است که دانش مشترک وجود داشته باشد. در محیطهای داخلی سازمانها، استفاده از اصطلاحات تخصصی قابل قبول است، اما وقتی این زبان به سمت مشتریان منتقل میشود، باید با همدلی و وضوح جایگزین شود. طراحی تجربه کاربری بدون همدلی، باعث ایجاد فاصله میان سازمان و مشتری میشود.

آموزش مشتری یا همدلی با او؟
یکی از نکات طنزآمیز مقاله، نقد این باور اشتباه است که «باید مشتری را آموزش داد». در واقع، مشتریان انتظار همدلی دارند، نه آموزش. استفاده از زبان ساده و قابل فهم، بهجای اصطلاحات پیچیده، تجربه بهتری برای کاربران رقم میزند. طراحی تجربه کاربری باید بر اساس نیازهای واقعی کاربران شکل گیرد.
نتیجهگیری: صدای مشتری را جدی بگیریم
برای جلوگیری از مشکلات ناشی از دقت بدون همدلی، سازمانها باید صدای مشتری را در مراحل کشف، طراحی و اجرا وارد کنند. ایجاد مکانیزمهای بازخورد، تستهای کاربردپذیری و دادن اختیار به کارکنان خدمات مشتری برای اعمال تغییرات، از جمله راهکارهای مؤثر هستند.
📌 برای آشنایی بیشتر با اصول طراحی همدلانه، مقاله مثال BPMN از فرآیند دریافت وام را نیز مطالعه کنید.
📌 همچنین پیشنهاد میشود مقاله فعالیت کاربری در کاموندا را بررسی نمایید.
📚 اطلاعات منبع مقاله


